از بین تموم قرصاش،فقط قرص پروستاتشو بلد بود کِی باید بخوره...چون قبلا هم میخورد.قرصاش زیاد نبودن...مهم هم نبودن.کاری نمیکردن براش.

۴صبح یه نوبت خوردنش بود...۵ -۶نفر آدم پا میشدیم...آخه خواب نبودیم؛خوب نبود حالمون .

دورش میشستیم.

نمیدونست ؛

ما که میدونستیم ...

قرص نارنجیشو بلد بود حتی اینکه یه روز در میون باید بخوره و یه درمیونش کِیه..

نیست؛

عکسش هست.

همین موقع ها بود که میدونستیم سال بعدش نیست.

دلم هواشو کرده ...